رمانتیسم چیست و چگونه به وجود آمد؟
رمانتی سیسم یا رمانتیسم جنبشی است که در اوایل سده ۱۹ میلادی و همزمان با شروع انقلابهای اجتماعی و سیاسی، در اروپا و سپس آمریکا رواج یافت. جنبش رمانتی سیسم تنها در حوزه هنرهای بصری نبود بلکه شعر، داستان و موسیقی را نیز شامل میشد و حتی فیلسوفان رمانتیسم هم در این جریان فعالیت داشتند.
رمانتیسم به چه معناست؟
زادگاه رمانتیسم، فرانسه بود و مفهوم رمانتیسم نیز از واژه فرانسوی رمانس گرفته شده است. رمانسها داستانهای طولانی با ماجراهای خیالانگیز مربوط به دوران قرون وسطی و به زبان لاتینی بودند.
مکتب ادبی رمانتیسم
ابتدا رمانتیسم در ادبیات شکل گرفت و به تدریج به دیگر حوزهها هنری وارد شد. مشهورترین آثار رمانتیسیسم در حوزه ادبیات سه رمان معروفاند: گوژپشت نتردام، بینوایان و فرانکشتاین. مضمون هر سه اثر اعتراض به ظلم علیه انسانها و افراد طرد شده از جامعه است.
بر خلاف تصور عام، این سبک به هیچ وجه به عشق و عاشقی اشاره ندارد، بلکه به اوضاع انسانهای درمانده که از آنها سوءاستفاده شده است میپردازد. بسیاری از هنرمندان و نویسندگان رمانتیسم انقلابی طرفدار ارتقاء اوضاع اجتماعی و سیاسی، حمایت از جنبشهای دموکراتیک و استقلالطلبانه و ترویج آزادی بودند. آنها همچنین به امور رمزآمیز، غریب و دلهرهآور علاقه نشان میدادند.
یکی از شاعران رمانتیسم بنام «پرسی بیش شلی» در سرودی به هموطنانش میگوید: “چرا شخم میزنید زمین لردهایی را که به شما ستم میکنند و خونتان را میمکند؟ چرا با خون جگر جامههای گرانبهای حاکمان جائرتان را میبافید”؟
سبک رمانتیسم در نقاشی
«تئودور ژریکو» را بنیانگذار رمانتیسم در نقاشی میدانند. او در آثارش فضاهایی اسرارآمیز با سایهروشنهای تند خلق میکند و انرژی موجود در عناصر طبیعت را نیروهایی برتر و قهرآمیز به حساب میآورد.
او نیز مانند هنرمندان معاصر خود علاقه داشت تا حالتهای روانی افراد دور افتاده از جامعه را بخصوص در شرایط دیوانگی و یا در لحظات مرگ نشان دهد. به عبارت دیگر ژریکو قصد داشت نیروهای سرکش و تخریبگر درون طبیعت و انسانها را به تصویر بکشد.
اوژن دلاکروا، نقاشی رمانتیسم فرانسه
رمانتی سیسم دلاکروا به نحو اغراقآمیزی قهرمانی فرودستان دردمند جامعه را نشان میدهد. نقاشیهای او در خدمت حمایت از تلاش مردم برای به دست آوردن آزادی و هزینههای وحشتناکی است که برای آن میپردازند. او میگوید: “من احساسی را به تصویر میکشم که گویی از وحشت لذت میبرد”!
درواقع «دلاکروا» در آثارش به دنبال برانگیختن انقلابی است که در آن سالها مردم فرانسه با آن درگیر بودند و پیروزی طبقات پایین و رنج کشیده اجتماع را در مواجهه با ظلم اشراف و مرگ به نمایش میگذارد. هدف او از این کار تحریک احساسات مردم بود و اتفاقا توانست بسیاری از اروپاییان را به همدردی با آرمانهای انقلابی مردم مظلوم وادارد.
رمانتی سیسم
کاسپارد داوید فردریش نقاش معروف آلمانی
نقاشیهای «کاسپار داوید فریدریش» از دیگر نقاشان رمانتیسم از احساس غم و اندوه نسبت به گذشته خود و همچنین سرزمین ویران شدهاش آلمان نشأت میگیرد.
او مانند دیگر نقاشان این سبک که به عنصر خیال بسیار اهمیت میدانند جلوی تابلوی بوم میایستاد و منتظر میماند تا نقاشی در تخیلش نقش بندد و روی بوم ظاهر شود.
او به یکی از دوستانش گفته بود: “چشم جسمت را ببند تا سوژهات را ابتدا با چشم غیرجسمانی ببینی، سپس آنچه را که در تاریکی برایت ظاهر شده به روشنی روز بیاور. بدین ترتیب هرچه که از درون تو نشات گرفته از بیرون در درون دیگران اثر میگذارد”.
فضای نقاشیهای فردریش میان دنیای درون و بیروناند. اما با تمام این تخیلات گویی همه عناصر ثابتاند و هیچ اتفاقی نمیافتد. آثار او اغلب انسانیهایی را نشان میدهد که سرگردان در سرزمینی مرده، سرد و متروک مانند یک گورستان مخروب گرفتار آمده و منجمد شدهاند و حتی قدرت حرکت و برداشتن گامی در جهت تغییر سرنوشت خود را ندارند.
درواقع گویی کاسپارد داوید فردریش برای سرزمین تکه تکه شدهاش آلمان مرثیه میسراید. شیفتگی به نشان دادن نمادهای مرگ و نیستی که در آثار فردریش به وفور دیده میشود یکی از خصوصیات رمانتیسم است.
فرانسیسکو گویای عدالتخواه
«فرانسیس گویای» اسپانیایی که خود آزادیخواه بود، با آثار چاپی طعنهآمیز از شکنجه مردم، به حکومت جدید و دادگاه تفتیش عقاید آن زمان حمله کرد. این باسمهها هرکدام داستانی کوتاه درباره جرائم عجیب قربانیان و محاکمه ناعادلانه آنها را شرح میدهند. برای مثال جرم یکی یهودی بودن بود و گناه دیگری زودرنجی!
گویا سالها بعد و پس از یک مریضی سخت شنوایی خود را از دست میدهد و به انزوا فرو میرود. دراین زمان است که بخش تاریک تخیلاتش بیش از پیش آشکار و منجر به خلق آثاری عجیب و غریب و کاملا متکی بر احساسات و درونیاتش میشود.
رمانتیسم چیست
داستان تابلوی کشتی بردگان ویلیام ترنر
فجایع مهیب و هولناک که با دریاهای خروشان، منظرههای مهآلود، غروبهای شعلهور و در یک کلام طبیعت قهرآلود و خشمگین نشان داده میشدند الهامبخش «ویلیام ترنر» بودند. او مهارت زیادی در نمایش اوضاع جوی و انعکاس نور داشت.
کارهای ترنر در نگاه اول بسیار زیبا به نظر میرسند و این زیبایی بیننده را به درون خود میکشد.
اما ناگهان واقعیت و اتفاقی هولناک که در میان بازیهای نور و رنگ در حال وقوع است توجه مخاطب را به خود جلب میکند. مانند تابلوی «کشتی بردگان» که دستان درمانده و گرفتار بردگان بیماری را نشان میدهد که در میان امواج خروشان دریا گرفتار شدهاند، زیرا کاپیتان کشتی دستور داده آنها را به دریا پرت کنند تا بتواند خسارت غرق شدن آنها را از بیمه بگیرد. در آن زمان بردگانی که از بیماری میمردند تحت پوشش بیمه نبودند و این یک رویداد تلخ اما واقعی بود که ترنر با مهارت هرچه تمامتر آن را به تصویر کشید.
ویلیام ترنر مانند دیگر رمانتیستها چنان به نمایش تجربههای فردی در کارش اهمیت میداد که برای انتقال هرچه بهتر درد و رنجی که این بردگان کشیده بودند خود را به تخته چوبی بست و در میان امواج دریا رها کرد و بدین ترتیب توانست احساسات آنها را عمیقا درک کند و به کمک خط و رنگ نشان دهد.
با این توصیفات هنر رمانتی سیسم، مهار نشده و نا آرام است و به خاطر انرژی و احساس درونش گویی در حال انفجار میباشد.
بنابراین در تعریف رمانتیسم باید آن را سبکی دانست که پیروانش تابع احساسات و عواطف به جای منطق و خرد بودند. آنها سعی میکردند واقعیات پیرامونشان را از تخیل خود عبور داده و سپس به روی بوم بیاورند. به عبارت دیگر این جنبش بر بیان تجربیات فردی و هرآنچه که عواطف و احساسات آدمی را به وجد آورد تاکید داشت.
“تمامی محتوا مندرج در سایت متعلق به رسانه ریتم آهنگ می باشد و هرگونه کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است.”